Tuesday, October 9, 2007


"رقصم گرفته بود
مثل درختکی در باد
آن‌جا کسی نبود
غیر از من و خیال و تنهایی

رقصم گرفته بود
پیرانه‌سر، دیوانه‌وار
تنها
تنها تنها
رقصیدم
..."

-ابراهیم منصفی

3 comments:

ناخدا said...

زیباترین حرفت را بگو
شکنجه‌ی پنهان سکوتت را آشکاره کن
و هراس مدار از آنکه بگویند حرفی بیهوده می‌گویی
چرا که ترانه‌ی ما
ترانه‌ی بیهودگی نیست
چرا که ...

Anonymous said...

Again, I made a mistake in some parts of the lyrics! Well, u know me ;)

Anonymous said...

ولی حاجی تنها رقصیدن هم عالمی داره. من که ازش راضیم. البته اینم بگم اون موقع ها کسی پیشم نیست. شاید اگر بود اینجوری نمیشد :دی