Thursday, November 18, 2010

شبِ خراب به سعی حافظ

زاهد پشیمان را
ذوق باده
خواهد کشت

Thursday, November 11, 2010

آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد

یک سال گذشت.
مستر ساعتی، روحت شاد.

یاد آور ای صبا که نکردی حمایتی

بندی گسسته است.
خوابی شکسته است.
رؤیای سرزمین
افسانه‌ی شکفتن گل‌های رنگ را
از یاد برده است.
بی‌حرف باید از خم این ره عبور کرد:
رنگی کنار این شبِ بی‌مرز مرده است.

-شعر از سهراب، عنوان از حافظ

Monday, November 8, 2010

شاملو وسط عاشقانه‌هاش می‌گه:
"که شب را تحمل کرده‌ام
بی‌آن‌که به انتظار صبح مسلح بوده باشم"
خواستم بگم که چرت گفته، آدمی که انتظار صبح رو نداره، یه جایی اون وسط کار تموم می‌شه.

یه چیز دیگه، یعقوب برمی‌گرده به بچه‌هاش می‌گه "تنها کافران از رحمت خدا ناامید می‌شوند" بعد خودش این‌قدر گریه کرده که چشم‌هاش نمی‌دیده.

Saturday, November 6, 2010

کاش شب اول تموم می‌شد

- اگه شب اول رو رد کنی، دیگه زنده می‌مونی
- نه آقا جون، اگه شب اول رو رد کنی، شب‌های بعدی ذره ذره می‌میری

Wednesday, November 3, 2010

باد ما را بُرد

بر باد
زندگی بر باد
آرزو بر باد
بر باد