Thursday, July 26, 2007

وسوسه


می‌گوید انگار خواننده بچه‌ی کوچک است و می‌خواهی با تشبیه‌های آبکی چیز ساده را به خوردش بدهی. راست هم می‌گوید. از آن وقت دیگر می‌ترسم چیز بنویسم. بلند می‌شوم و چیزی که فلانی نوشته می‌خوانم. با خودم فکر می‌کنم اگر این کاری که این می‌کند اسمش نوشتن است، پس این کاری که من می‌کنم اسمش چیست؟ ننوشتن یک کمی وسوسه‌ام می‌کند...

1 comments:

Anonymous said...

این همه کتاب هست که ارزش یکبار خوندن هم نداره. اونا رو ببینی دوباره امیدوار میشی. چون نوشته تو حد اقلش اینه که از دل میاد و به دل میشینه