Sunday, June 24, 2007

How Classic You Are


روي کاغذ خط خطي مي‌کند. بالا و پايين مي‌کند. خط مي‌کشد، بيشتر هم دايره . تقليد هم مي‌کند. آخر يک چيزي مي‌سازد و اسمش را مي‌گذارد امضا. از وقتی یک برگه را دستش داده‌اند که امضا کن، یک چیزی برای خودش ساخته است. چیزی که فقط برای روی کاغذ نیست. اسمش را هم می‌گذارند امضا. یعنی که اگر ناراحت باشی یا عصبانی یا خوشحال یا بیمار، آن چیزی که می‌کشی قیافه‌اش فرق می‌کند ولی باز هم امضاست، امضای تو. مزه و رنگ و بویش مال توست. هر قدر هم که بزرگ بشوی، هر قدر که تغییر کنی.

گفتم که آدم‌ها عوض می‌شوند. دور هم جمع می‌شویم بعد از سال‌ها. حرف‌هایشان جدید است و مال حالا. ولی مزه‌اش همان مزه‌ی مخلوطِ خنده و بی‌خیالی و غم است. دو سال این طرف‌ها نبوده است. حالا که می‌آيد یک کمی عوض شده ولی آن‌قدر کم که انگار همه‌ی این دو سال پیشش بوده‌ام. چند سالی هست که درست و حسابی ندیده‌امش. حالا آن سر دنیاست. mail‌می‌زند و حرف‌هایی می‌زند که تا حالا نزده است. اما mail اش مزه دارد. مزه‌ی خوش‌گذرانی و قدیم و خاطره و دانشکده‌ی ریاضی.

یعنی از وقتی که آن برگه را دستت می‌دهند که امضایش کنی، می‌شوی مثل «بنز». هر سال هم که ده تا مدل جدید بیرون بدهی، از دور داد می‌زنی که «بنز» هستی.

5 comments:

Anonymous said...

booye kesafat-kari dare miad!!!

حسین said...

damaghet kharab shode moji!;)

Anonymous said...

na ye kam boo miad

Anonymous said...

هرگونه بوی بد تکذیب میشه، اگرم بویی هست، بوی خوبه.

ناخدا said...

من هم با اینکه شامه ی تیزی ندارم ولی این بو رو فهمیدم