یک روز
چون ندانستم که آن شب سنگِ تو پاهاي رفتن را شکست
من به نازي به نيازي به لب شعبدهبازي بروم
تا که ساز دلِ من نغمهي ناکوک نگيرد
من به خوابي به سرابي به هوايِ مي ِ نابي بروم
گرچه زنجير هوس بسته به پايم، روزي
"من به بوي سر زلفي" به خيالي به تماشاي محالي بروم
پن: از روی دست همان بیت معروف حافظ
6 comments:
...دین و دل به یک دیدن
Nice, I love it.
salam
hame harf ha kenar
delam tang shode vsat
:)
کرک جان خوب میخوانی.
من این آواز پاکت را درین غمگین خراب آباد،
چو بوی بالهای سوخته ت پرواز خواهم داد.
از م.امید
زیبا بود.راستی این شعری که از تفستان گذاشتی کنار وبلاگت خیلی دوست دارم
دیگه حالا پا توی کفش حافظ می کنی؟
Post a Comment