Friday, September 14, 2007


"از دینامیت های
تام
که قبل از ترکیدن
پیست خاموش می شوند
متنفرم
کلا از هر چیزی
که من را
یاد خودم می اندازد..."

-چلچله

2 comments:

Anonymous said...

من از خودم متنفرم

Anonymous said...

من تو فرودگاه گریه نکردم. یه بغضی بود که نذاشتم بترکه. هنوز وقتی برمی گردم به اون روز، به تو که بغلت کردم و بغلم کردی و بغضت ترکید، گلوم باد می کنه از بغض. می دونم یه روز می ترکه، شاید روزی که میریم "فرودگاه" برای فرود، نه برای رفتن. در ضمن، اگه همه دینامیتا به موقع می ترکیدن و پیست نمی کردن، هیچ فیتیله ای فرصت نداشت تا آخر بسوزه