Monday, August 6, 2007


زنگ می‌زند و می‌گوید که شرق را بستند. اسمش غرب که نبود، شرق بود. شرق هم یعنی جایی برای بستن. شرق یعنی جایی برای گرفتن دل‌خوشی‌های کوچک. خیالت را راحت می‌کنند که یک هفته منتظر نمانی تا پنج‌شنبه بشود و بروی شرق بخری و کافه‌اش را بخوانی. این‌جا تنها کاری که بلدند این است که خیالت را راحت کنند.

2 comments:

Anonymous said...

رفيق حسين بد رنگ سياست گرفته اي
...رنگ شب نزنند بهت

Mehdi - مهدی said...

داش حسین سخت نگیر بابا، خوب قبل از اینکه روزنامه مورد علاقت رو ببندن، خودت دست پیش بگیر و خوندنشو تحریم کن.
مثل انتخابات،
:-)
اتفاق خاصی قرار نیست بیفته بابا، آشی رو که با حبوبات فاسد پخته باشن ، با ادویه رنگ و وارنگ خوشمزه نمیشه ، این خانه از پایبست ویرانست