THE END
توی این همه ماه، اگر یکی باشد که دوستش داشته باشی و آن یکی هم تمام بشود باید چه کار بکنی؟ من که راهی به نظرم نمیرسد به جز صبر کردن برای اردیبهشت بعدی. از قدیم اردیبهشت را زیادی دوست داشتهام. دلیلش هم شاید تبلیغ زیادی است که برایش میشود شاید هم انتظارات نامعقولی باشد که از این ماه دارم. آخر یک ماه باید چه کار بکند؟ همه سال منتظر همین یک ماه بمانی که بیاید همه مشکلات زندگی را رفع بکند و برود. نمی شود دیگر. یک وقتهایی بعضی از ما آدمها با اینکه میدانیم یک اتفاقی قطعا نمیافتد ولی ته دلمان یک امیدی داریم که آن اتفاق بیفتد. خلاصه با اینکه نمیشود ولی "اگه بشه چی میشه...." (با لحن مناسب بخوانید)
الان یک نقطه بحرانی محسوب میشود. جایی است که اگر مواظب نباشی، بهار تمام میشود، با اینکه هنوز یک ماه وقت دارد. خیلی چیزها این طوری است. مثل دوستی میماند که ممکن است همان وسطهای آشنایی تمام شود. مثل دانشگاهی میماند که ممکن است سال سوم تمام شود. مثل عمر می ماند که ممکن است در سی سالگی تمام شود. اگر مواظب نباشی...
در ضمن (با اجازه از جناب cohen):
Tehran is cold
but I like where I'm living...
2 comments:
in 1961
زنده باد اردیبهشت و اردیبهشتی
:-)
Post a Comment