Thursday, June 3, 2010

نوشته‌ای از فرزند خانم مفیدی، در روز مادر سال 1389

برای مادرم بدرالسادات مفیدی
دیر زمانی ست که خانه ات را خالی کرده اند از خنده های دلنوازت
و نگاه پر مهرت، اینجا دیگر آرامش را برایمان به ارمفان نمی آورد.
نگهبانان جدید شهر،
به خیالشان،
اصالتت، بزرگ منشیت، وقارت و سرسبزیت را
در قلمرو دیوارهای خاکستری و بی روحشان به اسارت گرفته اند.
غافل از آن که،
بلندای روح تو، زندگی را حتی در سرزمین برهوت می رویاند.
مادرم،
بذر مهری را که تو در این خاک می کاری
سرانجام دلهای سیاه را سبز و تو را جاودانه خواهد کرد.

امروزت مبارک

فردایت روشن

در این خاک در این خاک در این مزرعه پاک
به جز مهر به جز عشق دگر بذر نکاریم
مولانا


پی‌نوشت: خانم مفیدی هجدهم خرداد موقتا آزاد شد

0 comments: